Ezekiel 1
رؤيای حزقيال نبی
1 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 1:3.
2 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 1:3.
3 ▼▼ In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses حزقيال 1:1-3.
در روز پنجم ماه چهارم سال سیام، كه پنج سال از تبعيد يهوياكين پادشاه میگذشت، ناگهان آسمان به روی حزقيال، پسر بوزی، گشوده شد و خدا رؤياهايی به او نشان داد. حزقيال كاهنی بود كه با يهوديان تبعيدی، كنار رود خابور در بابل زندگی میكرد. حزقيال چنين تعريف میكند: 4در يكی از اين رؤياها، طوفانی ديدم كه از شمال به طرف من میآمد. پيشاپيش آن، ابر بزرگی از آتش در حركت بود، هالهای از نور دور آن بود و در درون آن، چيزی مانند فلزی براق، میدرخشيد. 5سپس، از ميان ابر، چهار موجود عجيب ظاهر شدند كه شبيه انسان بودند. 6ولی هر يک، چهار صورت و دو جفت بال داشتند! 7پاهايشان نيز مثل پای انسان بود، ولی پنجهٔ پايشان به سم گوساله شباهت داشت و مانند فلزی براق، میدرخشيد. 8زير هر يک از بالهايشان، دستهايی میديدم مثل دست انسان. 9انتهای بالهای آن چهار موجود زنده به همديگر وصل بود. آنها مستقيم حركت میكردند بدون آنكه برگردند. 10هر يک از آنها چهار صورت داشت: در جلو، صورت انسان؛ در طرف راست، صورت شير؛ در طرف چپ، صورت گاو و در پشت، صورت عقاب. 11هر كدام دو جفت بال داشتند، كه يک جفت باز بود و به نوک بالهای موجودات پهلويی میرسيد و جفت ديگر، بدنشان را میپوشاند. 12هر جا روحشان میرفت، آنها هم مستقيم میرفتند بدون آنكه رويشان را برگردانند. 13در ميان اين موجودات زنده، چيزهايی شبيه به زغال افروخته با مشعل روشن، در حال حركت بودند. از ميان آنها، برق میجهيد. 14آن موجودات زنده نيز به سرعت برق به عقب و جلو حركت میكردند. 15در همان حال كه به اين چهار موجود زنده خيره شده بودم، زير آنها و بر روی زمين، چهار چرخ ديدم زير هر موجود يک چرخ. 16چرخها مانند زبرجد میدرخشيدند و همه مثل هم بودند. داخل هر چرخ، چرخ ديگری نيز قرار داشت. 17برای همين میتوانستند بیآنكه مجبور باشند دور بزنند، به هر سو كه بخواهند، بروند. 18آن چهار چرخ دارای لبهها و پرههايی بودند و دور لبهها پر از چشم بود. 19 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 1:21.
20 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 1:21.
21 ▼▼ In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses حزقيال 1:19-21.
وقتی آن موجودات زنده حركت میكردند، چرخها هم با آنها حركت میكردند. هنگامی كه آنها از زمين برمیخاستند، چرخها نيز برمیخاستند، و وقتی میايستادند، چرخها هم میايستادند، چون روح آن چهار موجود در چرخها نيز قرار داشت. پس موجودات زنده و چرخها تحت هدايت روحشان بودند. 22بالای سر موجودات زنده، چيزی شبيه به يک صفحهٔ بزرگ گسترده شده بود كه مانند بلور میدرخشيد و انسان را به هراس میانداخت. 23زير اين صفحه، دو بال هر موجود زنده طوری باز بود كه به بالهای موجود ديگر میرسيد، و دو بال ديگر، بدنشان را میپوشانيد. 24وقتی پرواز میكردند، صدای بالهايشان مانند غرش امواج ساحل يا همچون صدای خدا و يا همانند فرياد يک لشكر بزرگ بود. وقتی میايستادند، بالهايشان را پايين میآوردند. 25هر بار كه میايستادند، از صفحهٔ بلورين بالای سر آنها صدايی به گوش میرسيد. 26بر فراز صفحهٔ بالای سرشان، چيزی شبيه به يک تخت سلطنتی زيبا قرار داشت كه گويی از ياقوت كبود ساخته شده بود و بر روی آن تخت، وجودی نشسته بود كه به يک انسان شباهت داشت. 27 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 1:28.
28 ▼▼ In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses حزقيال 1:27-28.
از كمر به بالا همچون فلزی غوطهور در آتش میدرخشيد، و از كمر به پايين، مانند شعلههای آتش، تابان بود. دورتادورش را نيز نوری درخشان فرا گرفته بود كه همهٔ رنگهای رنگينكمان در آن ديده میشد. حضور پرجلال خداوند بدينگونه بر من ظاهر شد. هنگامی كه آن منظره را ديدم، به خاک افتادم. آنگاه صدای كسی را شنيدم كه با من سخن میگفت.
Copyright information for
PesPCB