Lamentations 4
1 ▼▼ This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse مراثی 4:2.
2 ▼▼ In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses مراثی 4:1-2.
جوانان اورشليم كه زمانی همچون طلای ناب و سنگهای قيمتی، پرارزش بودند، اينک درخشندگی خود را از دست داده، مانند ظروف گلی، بیارزش شدهاند و در كوچهها افتادهاند. 3حتی شغالها به بچههای خود شير میدهند، اما قوم من، بنیاسرائيل مانند شترمرغ، بیرحم شده و بچههای خود را ترک كرده است. 4زبان كودكان شيرخواره از تشنگی به كامشان چسبيده است؛ بچهها نان میخواهند، اما كسی نيست كه به ايشان نان بدهد. 5آنانی كه زمانی خوراک لذيذ میخوردند، اينک در كوچهها گدايی میكنند. كسانی كه در ناز و نعمت بزرگ شدهاند، اكنون در ميان زبالهها دنبال خوراک میگردند. 6مجازات قوم من از مجازات اهالی سدوم نيز سنگينتر است. اهالی سدوم در يک لحظه نابود شدند و به دست انسان اسير نگشتند. 7بدن شاهزادگان ما از برف پاكتر و از شير سفيدتر بود و صورتشان مانند لعل، گلگون و مثل ياقوت، درخشان بود؛ 8اما اينک چهرهشان سياهتر از دوده شده است و كسی نمیتواند آنها را بشناسد. پوستشان به استخوانهايشان چسبيده و مثل چوب، خشک شده است. 9كسانی كه با شمشير كشته شدند، خوشبختتر از كسانی هستند كه در اثر فقدان محصول، به تدریج از گرسنگی از بين میروند. 10در زمان محاصرهٔ شهر، مادران مهربان از فشار گرسنگی، بچههايشان را با دستهای خود پختند و خوردند. 11خداوند خشم خود را به شدت تمام بر ما ريخت و در اورشليم چنان آتشی بر پا كرد كه بنياد آن را سوزانيد. 12از پادشاهان و مردم دنيا هيچكس باور نمیكرد كه دشمن بتواند وارد دروازههای اورشليم بشود. 13اما چنين شد، زيرا انبیا گناه كرده بودند و كاهنان خون بیگناهان را در شهر ريخته بودند. 14اين اشخاص اينک كورمال كورمال در كوچهها راه میروند و كسی به آنها نزديک نمیشود، زيرا به خون بیگناهان آلوده هستند. 15مردم فرياد كرده به ايشان میگويند: «دور شويد! به ما دست نزنيد، چون نجس هستيد!» پس سرگردان شده، از سرزمينی به سرزمين ديگر میروند ولی هيچ مملكتی به ايشان جا نمیدهد. 16خود خداوند ايشان را اينچنين سرگردان كرده است و ديگر به ايشان توجه نمیكند. كاهنان و بزرگان عزت و احترام خود را از دست دادهاند. 17از برجهای دیدبانی خود نگريستيم تا از قوم همپيمان ما كمكی برسد، ولی انتظار ما بيهوده بود؛ چشمان ما از انتظار تار شد اما آنها به ياری ما نيامدند. 18دشمنان چنان عرصه را بر ما تنگ كرده بودند كه حتی نمیتوانستيم در كوچهها راه برويم. اميدی برای ما نمانده بود و نابودی ما نزديک بود. 19آنها از عقاب نيز تيزروتر بودند. به کوهها فرار كرديم، اما ما را پيدا كردند؛ به صحرا پناه برديم ولی در آنجا نيز در كمين ما نشسته بودند. 20پادشاه برگزيدهٔ خداوند كه حافظ جان ما بود، در دام ايشان گرفتار شد، كسی كه گمان میكرديم زير سايهاش میتوانيم از گزند دشمنان در امان باشيم! 21ای اهالی ادوم و عوص ▼▼ منظور از «اهالی ادوم و عوص» دشمنان اسرائيل میباشد.
، تا میتوانيد شادی كنيد! چون ديگر وقت شادی نخواهيد داشت چرا كه شما نيز طعم غضب خدا را خواهيد چشيد و خوار خواهيد شد. 22ای اورشليم، دوران تبعيد تو بزودی تمام خواهد شد، زيرا تو جزای گناه خود را دادهای. ولی ای ادوم، خدا گناه تو را برملا ساخته، تو را مجازات خواهد كرد.
Copyright information for
PesPCB